خلاصه داستان: داستان سریال حول محور کریم (با بازی ملیح اوزکایا) و اکرین (با بازی مروه کانسو) میچرخد. کریم معتقد است که پدر اکرین مسئول قتل پدر اوست. رابطه آنها با دشمنی آغاز میشود، اما به مرور زمان، این دو برای یافتن قاتل واقعی با یکدیگر همکاری میکنند. با هر مانعی که بر سر راهشان قرار میگیرد، پیوند آنها قویتر میشود و در نهایت، عشقی غیرممکن بینشان شکل میگیرد.
خلاصه داستان: خانواده کورهان اهل قاضیآنتپ هستن و خالصخان ستون این خانوادست. ماجرا زمانی شروع می شود که پلیس ها میان دم خونه ی کورهان ها و خالص خان بعد از این اتفاق تصمیم میگیرد برای نوهی نازپرورده و چشمچرانش از شهر خود زن بگیرد.
خلاصه داستان: این سریال چالشهای زندگی و عشقهای اسطورهای مردان شجاع و جوانمرد و زنانی که زیباییشان از قلبشان سرچشمه میگیرد را در روستای زمبیلی نقل میکند. اسما زنی که بیپروا حرف میزند و ظاهری سفت و سخت ولی درونی لطیف دارد و آدم، جوان دلیر و شجاع روستا، در زمبیلی شریک تقدیر هم خواهند شد. رؤیاهای این دو جوان پس از وقایعی که در پیش است، به طرز غیرمنتظرهای تغییر خواهد کرد…
خلاصه داستان: مینا،یک مددکار اجتماعی است که یک کلینیک خانوادگی در مرکز تاریخی ناپل کار میکند. پس از جدا شدن از شوهر قاضی خود ،کلودیو دی کارولیس ،او برای زندگی با مادر ستمگر خود اولگا بازگشته ...
خلاصه داستان: کارسو مادری فداکار است که به تازگی سومین بچهاش را بدنیا آورده است، در مقابل مادر کارسو مدام از مسئولیت پذیری فرار میکند. کارسو با اعتماد به مادرش پسرش را به او میسپارد ولی اتفاق خیلی بدی برای بچه میافتد و …
خلاصه داستان: گولیزار با سوزان در یک محله فقیر ازمیر زندگی می کند. موسیقی برای او بسیار مهم است و یکی از بزرگترین رویاهای او این است که خواننده خوبی باشید. سوزان در غرفه سریف کار می کند اما چشمان سریف در گلیزر است. او می خواهد سوزان را به برین ...
خلاصه داستان: گونش، یک فارغالتحصیل جوان، برنامه داره که برای دنبال کردن آرزوهاش به خارج از کشور بره. برادرش به ناحق به زندان میافته و گونش با آیاز، وارث یک شرکت معتبر، آشنا میشه.
خلاصه داستان: این سریال در حالی که به دنبال انتقام از مرگ عشق زندگی خود بود ، هالیل ابراهیم را دنبال کرد. برنامه های او هنگامی که او با Zeynep از خانواده Leto ملاقات می کند ، از بین می رود.
خلاصه داستان: جرقهها به پرواز در میآیند که شاوریا زنستیز امروزی نقابدار با آنوکی، دختری سرسخت روبرو میشود. با ایدئولوژی های متضاد آنها در خط، آیا مخالفان جذب می شوند؟