خلاصه داستان: سریال گلهای برفی (Kardelenler) حول محور تجدید دیدار خانوادگی پس از سالها دوری میچرخد. آنچه بهعنوان یک شام شاد خانوادگی برای خواهران و برادران آغاز میشود، به شبی از مواجهههای غیرمنتظره تبدیل میگردد که به نتیجهای غیرقابل پیشبینی منتهی میشود. پس از آن شب، هیچچیز در زندگی آنها مانند قبل نخواهد بود.
خلاصه داستان: سربازی از جنگ به خانه بازمی گردد تا دوست دخترش را گم شده ببیند، خانواده اش در هم شکسته و محله اش تحت تاثیر جنایت قرار گرفته است. اگرچه او تمایلی ندارد، اما برای محافظت از عزیزانش تبدیل به یک قاتل می شود.
خلاصه داستان: دانشآموزان محروم بورسیه دریافت میکنند تا در دبیرستان بچههای ممتاز تحصیل کنند تا در مورد حادثهای که بهترین دوستشان را فلج کرد، تحقیق کنند. آنها با تعصب و دسیسه روبرو می شوند و مطمئن نیستند که چه کسی دوست، دشمن یا معترض است...
خلاصه داستان: زحل، مادری است که برای تأمین آینده بهتر برای فرزندانش، تصمیم به بازنشستگی زودهنگام میگیرد. اما زندگی او را با مشکلات غیرمنتظرهای روبهرو میکند. این سریال به مبارزات و مقاومت زحل در برابر سختیها میپردازد و نشان میدهد که چگونه او با عشق و فداکاری برای خانوادهاش تلاش میکند.
خلاصه داستان: گولیزار با سوزان در یک محله فقیر ازمیر زندگی می کند. موسیقی برای او بسیار مهم است و یکی از بزرگترین رویاهای او این است که خواننده خوبی باشید. سوزان در غرفه سریف کار می کند اما چشمان سریف در گلیزر است. او می خواهد سوزان را به برین ...
خلاصه داستان: این سریال که در استانبول می گذرد، حول محور یک عشق غیرممکن می چرخد. سحرازات، یک زن جوان مقاوم و امیدوار که در دانشکده پزشکی تحصیل می کند، آرزوی آینده ای روشن را در کنار فرهات محبوبش دارد. با این حال، زندگی آنها زیر و رو می شود ...
خلاصه داستان: گونش، یک فارغالتحصیل جوان، برنامه داره که برای دنبال کردن آرزوهاش به خارج از کشور بره. برادرش به ناحق به زندان میافته و گونش با آیاز، وارث یک شرکت معتبر، آشنا میشه.
خلاصه داستان: داستانی که در استانبول می گذرد و درباره یک عشق غیر ممکن است. در حالی که شهرزاد، یک زن جوان قوی و امیدوار که در دانشکده پزشکی تحصیل می کند، رویای آینده خوش را در کنار معشوقش فرهاد در سر می پروراند، حکم فرهاد به اعدام تمام زندگی آنها را زیر و رو می کند. شهرزاد ناامیدانه از بزرگ آقا که به خاطر نفوذ و رانتش معروف است کمک می خواهد تا مردی را که دوستش دارد از چوبه دار نجات دهد. با این حال، واقعیتی وجود دارد که او نمی داند: هیچ کار خیری که بزرگ آقا انجام دهد، بی پاداش نمی ماند. وقتی ازدواج ناخوشایند شیرین دختر بزرگ آقا و برادرزاده اش قباد با نقشه ای که او برای محافظت از امپراتوری خود ایجاد کرد ترکیب شود، زندگی همه به طور اساسی تغییر می کند و هیچ چیز مثل قبل نخواهد شد…
خلاصه داستان: این سریال در حالی که به دنبال انتقام از مرگ عشق زندگی خود بود ، هالیل ابراهیم را دنبال کرد. برنامه های او هنگامی که او با Zeynep از خانواده Leto ملاقات می کند ، از بین می رود.