خلاصه داستان: هی یونگ یک دختر 16 ساله غیر متمدن است که زندگی اش را بدبخت می بیند و هیچ چیز ارزش زندگی کردن را ندارد (مادرش در کودکی مرده است) بنابراین او هرگز در مدرسه تلاش نمی کند و همیشه نسبت به دیگران بی ادبانه و با خشونت رفتار می کند.
خلاصه داستان: در حالی که شایعات عجیب و غریب در مورد پادشاه بیمار آنها یک پادشاهی را در بر می گیرد، ولیعهد تنها امید آنها در برابر طاعون مرموز است که سرزمین را فرا می گیرد.
خلاصه داستان: داستان سریال درباره پدری است که میخواهد آرزوی دخترش را برآورده کند. برای همین، او نامه ای که دخترش به یک آیدل مشهور فرستاده را خودش جواب میدهد…
خلاصه داستان: چوی سانگ یون زنی با استعداد و جذاب است. کار او ازدواج قراردادی با افراد است. جونگ جی هو کسی است که به مدت 5 سال برای روزهای دوشنبه، چهارشنبه و جمعه با او قرارداد دارد؛ چوی سانگ یون وقتی قرارداد جدیدی با یک بازیگر محبوب برای سایر روزهای هفته می بندد، خود را درگیر یک عشق مثلثی می بیند…
خلاصه داستان: چوی مایکلا (Lee Sung kyung) توانایی ویژه و البته ناخوشایندی در دیدن میزان عمر باقیمانده اطرافیانش از جمله خودش رو داره. او فردی (Lee Sang yoon) رو ملاقات میکنه که میتونه زمان را متوقف کند؛ عشق آن ها بعد از این توقف شروع می شود…
خلاصه داستان: کیم جونگ هو (Lee Seung Gi) فردی بسیار باهوش است. او بخاطر فساد مالی پدرش مجبور میشود شغل دادستانی خود را رها کند. حالا او با اجاره آپارتمانی که دارد زندگی خود را میگذراند. دوست قدیمی او، کیم یو ری (Lee Se Young) که مدت زیادی است رویش کراش دارد، یک وکیل است. کیم یو ری تصمیم میگیرد کارش را رها و “کافه حقوق” را در آپارتمان کیم جونگ هو افتتاح کند؛ کافه ای برای نوشیدن قهوه و گرفتن مشاوره های حقوقی…