خلاصه داستان: کوسر در محله ای محقر و فقیر بزرگ شد و پس از اینکه عروس پسر خانواده کریملی ثروتمند شد، پدرش تمام روابط خود را با او قطع می کند زیرا او این ازدواج را تایید نمی کند.
خلاصه داستان: یک پیانیست ثروتمند که همه چیزش را از دست می دهد به جز لبخندش توسط ستاره های کوچک چشمک زن به شهر کوچکی هدایت می شود که در آن امید، خانه و عشق پیدا می کند.