خلاصه داستان: سریال در دهه های 80 و 90 پرتلاطم کره اتفاق می افتد و در مورد رویاها، دوستی ها و عشق سه جوان می گذرد؛ لی دو هاک دانش آموز باهوش و دلسوزی است که عاشق دانش آموز انتقالی، اوه جونگ جین می شود. اما او درگیر اتفاقاتی می شود که زندگیش را تغییر می دهد؛ چول وونگ از کودکی دوست و رقیب لی دو هاک بوده و آدمی است که نمی تواند شکست را بپذیرد. او نیز عاشق جونگ مین می شود…
خلاصه داستان: شیم وو جو بعد از مرگ پدرش، توسط معشوقه پدرش از خانه بیرون رانده و زندگی او دگرگون می شود. او برای گرفتن انتقام به هان دونگ جین نزدیک می شود که پسر معشوقه سابق پدرش است. اما او متوجه میشود که عاشقش شده و …
خلاصه داستان: داستان سریال در مورد خدای مرگ، گوکدو (با بازی کیم جونگ-هیون) است که هر 99 سال یکبار برای مجازات انسانها به زمین میآید. در این میان او با دکتری با تواناییهایی مرموز به نام هان گیو-جول (با بازی ایم سو-هیانگ) آشنا شده و…
خلاصه داستان: دانش آموزی که آرزو داشت روزی یک معمار شود، پس از تحمل خشونت و قلدری ها در مدرسه، مجبور به ترک تحصیل می شود. سال ها بعد او معلم خانگی فرزند شخصی که او را اذیت می کرد، می شود تا انتقام کامل و بی رحمانه خود را بگیرد…
خلاصه داستان: این سریال درباره یک آژانس تبلیغاتی است که گو آه این در آن مشغول به کار است. او با سخت کوشی در تلاش است تا اولین مدیر زن در یک آژانس بزرگ شود…
خلاصه داستان: داستان درباره هفت نیروی ویژه پلیس و مافوق آنها “قدیر” میباشد. این تیم پس از سالهایی که در کنار یکدیگر گذراندند به یک خانواده واقعی تبدیل شدهاند و حالا به دنبال رهبر جرائم سازمانیافته، “اژدر”، هستند. این تیم با گیر انداختن “اژدر” در پایان یک تعقیب طولانی، غافل از این هستند که زندگیشان پس از عملیات “روز صفر” که رویای آن را داشتند، به کلی تغییر خواهد کرد. عملیاتی که تا آن روز آرزوی آن را در سر داشتند طبق برنامه پیش نمیرود. “اوزگور” و “مرت”، دو فرد از اعضای محبوب تیم، مسئولیت شکست را بر عهده میگیرند و نقشهای میکشند. مافوق آنها، قدیر، نیز پیگیری پرونده را کنار نمیگذارد. این تیم که حاضرند جان خود را برای یکدیگر فدا کنند، دوباره گرد هم میآیند تا از خاکسترشان متولد شده و انتقام خود را بگیرند تا شاید اندکی از دردهایشان کاسته شود…
خلاصه داستان: این سریال داستان دختری به نام هو هونگ دو است که پس از مرگ بهترین دوستش تصمیم میگیرد که برای استراحت و فراموشی این موضوع به روستای یون میائو برود. در آنجا او تصمیم میگیرد که…